

مردم عصر ظهور در امور همگانی و فعاليتهاي دولت و زمامداران نيک خواهند و همواره با هوشياري امور را زير نظر می گيرند و با دلسوزي و مصلحت انديشي دولت اسلامي و مسؤولان را ياري می دهند، خواه در حضور آنها باشند يا در پنهان.
مهدی پرس:
حجت الاسلام والمسلمین خدامراد سلیمیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در کتاب «نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام» مینویسد:

مردم و نهاد حاکميت از يک ديگر جدا نبوده، يار و پشتيبان هم هستند، و حاکم و مردم بر يک ديگر حقوق متقابلي دارند که در شماره قبل حقوق مردم بر امام بررسی شد و در این شماره ادامه بحث را مطرح می کنیم:
حقوق امام بر مردم
1- استواری بر بيعت
پيش از اين گفته شد، از پايههای حکومت حضرت مهدی عليه السلام بيعت مردم بر پذيرش و فرمانبرداری از حاکميت است.
2- نيکخواهی در امور حکومت
مردم عصر ظهور در امور همگانی و فعاليت هاي دولت و زمام داران نيک خواهند و همواره با هوشياري امور را زير نظر می گيرند و با دل سوزي و مصلحت انديشي دولت اسلامي و مسؤولان را ياري می دهند، خواه در حضور آن ها باشند يا در پنهان بودن آنها.
3- فرمانبرداری
دستورات حاکم آنگاه که از سوی مردم اجرا شود، به هدف رسيده است. از آنجا که مردم با پذيرش خود زمينة حکومت را فراهم می کنند در همة امور از حاکم پيروی خواهند کرد. و در اين ميان ياران حضرت به عنوان نخبگان عصر ظهور و الگوی رفتاری برای عموم مردم در اين فرمانبرداری و پيروی سرآمد روزگاران خويشند.
مرحوم کلينی در کافي نيز روايات پرشماری را در اين زمينه نقل کرده که بيان گر مهمترين مسأله سياسي در زمينه زمام داري و حفظ حقوق عمومي و آزاديهاي اساسي است.
سازوکار مشارکت مردم در حکومت مهدوی
با پافشاری اسلام بر عنصر آزادي و اختيار آدمي، نقش مردم در تشکيل حکومت مهدوي در قالب سازوکارهاي ويژه ای آشکار میشود که برجسته ترين آنها بيعت است.
حقيقت مقبوليت و پذيرش مردمي در حکومت اسلامي در قالب سازوکار بيعت پديد میآيد. بيعت، از مفاهيم شاخص در فرهنگ سياسي اسلام است. تلاش براي گرفتن بيعت و يا آشفتگی به سبب شکستن آن، همواره بخش مهمي از تاريخ سياسي اسلام را رقم زده است.
«بيعت» واژة عربي از ريشه (ب ي ع) به معناي خريد و فروش و ايجاب و پذيرش بيع و در اصطلاح برهم زدن كف دست راست از طرفين معامله به نشانه پايان دادوستد است و نيز به هر عمل و رفتاري اطلاق مي شود كه شخص به وسيلة آن فرمانبرداري خود را از شخص ديگر و سرسپردگي در برابر امر و سلطه او نشان دهد.
شايد اطلاق كلمه «بيعت» به اين معنا، ازاين رو است كه هر يك از دو طرف، تعهّدي همچون دو معاملهگر در برابر ديگري ميكنند؛ بيعتكننده حاضر ميشود تا پاي جان و مال و فرزند در راه فرمانبرداریِ او بايستد و بيعت پذير نيز حمايت و دفاع او را بر عهده ميگيرد.
بيعت در معناي خاص، اصطلاحي سياسي ـ حقوقي است که توسط تمام يا گروهي از مردم و رهبر سياسي آنها به وجود ميآيد و رابطه اي اخلاقي، حقوقي و سياسي بين مردم و رهبر سياسي آنهاست که مفاد آن را تعهد به فرمانبرداری و پيروي مردم از رهبرشان تشکيل ميدهد.
بيعت، سنّتي بود كه پيش از اسلام، ميان عرب رواج داشت؛ به همين دليل در آغاز اسلام كه طائفة اوس و خزرج هنگام حج از مدينه به مكه آمدند و با پيامبر اسلام صلی الله عليه و آله وسلم در عقبه بيعت كردند، برخورد آنها با مسأله بيعت، برخورد با يك امر آشنا بود. پس از آن نيز پيغمبر گرامي اسلام صلی الله عليه و آله وسلم در فرصت هاي گوناگون، با مسلمانان تجديد بيعت كرد.
سه آيه در بارة بيعت نازل شده است که دو آيه آن (سوره فتح، آيه 10 و 18) در سال ششم هجرت در بارة بيعت حديبيه است که به نام هاي بيعت رضوان و بيعت شجره معروفند. در آيه اول، بيعت با پيامبر صلی الله عليه و آله وسلم را به منزله بيعت با خداوند قرار داده و به اين صورت تاييد کرده است. و آيه سوم (سوره ممتحنه، آيه 12) در باره بيعت زنان با پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله وسلم است. که بعد از فتح مکه نازل شد و بيانگر نحوة بيعت زنان با پيامبر اسلام ميباشد.
حجت الاسلام والمسلمین خدامراد سلیمیان، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی در کتاب «نقش مردم در انقلاب جهانی حضرت مهدی علیه السلام» مینویسد:

مردم و نهاد حاکميت از يک ديگر جدا نبوده، يار و پشتيبان هم هستند، و حاکم و مردم بر يک ديگر حقوق متقابلي دارند که در شماره قبل حقوق مردم بر امام بررسی شد و در این شماره ادامه بحث را مطرح می کنیم:
حقوق امام بر مردم
1- استواری بر بيعت
پيش از اين گفته شد، از پايههای حکومت حضرت مهدی عليه السلام بيعت مردم بر پذيرش و فرمانبرداری از حاکميت است.
2- نيکخواهی در امور حکومت
مردم عصر ظهور در امور همگانی و فعاليت هاي دولت و زمام داران نيک خواهند و همواره با هوشياري امور را زير نظر می گيرند و با دل سوزي و مصلحت انديشي دولت اسلامي و مسؤولان را ياري می دهند، خواه در حضور آن ها باشند يا در پنهان بودن آنها.
3- فرمانبرداری
دستورات حاکم آنگاه که از سوی مردم اجرا شود، به هدف رسيده است. از آنجا که مردم با پذيرش خود زمينة حکومت را فراهم می کنند در همة امور از حاکم پيروی خواهند کرد. و در اين ميان ياران حضرت به عنوان نخبگان عصر ظهور و الگوی رفتاری برای عموم مردم در اين فرمانبرداری و پيروی سرآمد روزگاران خويشند.
مرحوم کلينی در کافي نيز روايات پرشماری را در اين زمينه نقل کرده که بيان گر مهمترين مسأله سياسي در زمينه زمام داري و حفظ حقوق عمومي و آزاديهاي اساسي است.
سازوکار مشارکت مردم در حکومت مهدوی
با پافشاری اسلام بر عنصر آزادي و اختيار آدمي، نقش مردم در تشکيل حکومت مهدوي در قالب سازوکارهاي ويژه ای آشکار میشود که برجسته ترين آنها بيعت است.
حقيقت مقبوليت و پذيرش مردمي در حکومت اسلامي در قالب سازوکار بيعت پديد میآيد. بيعت، از مفاهيم شاخص در فرهنگ سياسي اسلام است. تلاش براي گرفتن بيعت و يا آشفتگی به سبب شکستن آن، همواره بخش مهمي از تاريخ سياسي اسلام را رقم زده است.
«بيعت» واژة عربي از ريشه (ب ي ع) به معناي خريد و فروش و ايجاب و پذيرش بيع و در اصطلاح برهم زدن كف دست راست از طرفين معامله به نشانه پايان دادوستد است و نيز به هر عمل و رفتاري اطلاق مي شود كه شخص به وسيلة آن فرمانبرداري خود را از شخص ديگر و سرسپردگي در برابر امر و سلطه او نشان دهد.
شايد اطلاق كلمه «بيعت» به اين معنا، ازاين رو است كه هر يك از دو طرف، تعهّدي همچون دو معاملهگر در برابر ديگري ميكنند؛ بيعتكننده حاضر ميشود تا پاي جان و مال و فرزند در راه فرمانبرداریِ او بايستد و بيعت پذير نيز حمايت و دفاع او را بر عهده ميگيرد.
بيعت در معناي خاص، اصطلاحي سياسي ـ حقوقي است که توسط تمام يا گروهي از مردم و رهبر سياسي آنها به وجود ميآيد و رابطه اي اخلاقي، حقوقي و سياسي بين مردم و رهبر سياسي آنهاست که مفاد آن را تعهد به فرمانبرداری و پيروي مردم از رهبرشان تشکيل ميدهد.
بيعت، سنّتي بود كه پيش از اسلام، ميان عرب رواج داشت؛ به همين دليل در آغاز اسلام كه طائفة اوس و خزرج هنگام حج از مدينه به مكه آمدند و با پيامبر اسلام صلی الله عليه و آله وسلم در عقبه بيعت كردند، برخورد آنها با مسأله بيعت، برخورد با يك امر آشنا بود. پس از آن نيز پيغمبر گرامي اسلام صلی الله عليه و آله وسلم در فرصت هاي گوناگون، با مسلمانان تجديد بيعت كرد.
سه آيه در بارة بيعت نازل شده است که دو آيه آن (سوره فتح، آيه 10 و 18) در سال ششم هجرت در بارة بيعت حديبيه است که به نام هاي بيعت رضوان و بيعت شجره معروفند. در آيه اول، بيعت با پيامبر صلی الله عليه و آله وسلم را به منزله بيعت با خداوند قرار داده و به اين صورت تاييد کرده است. و آيه سوم (سوره ممتحنه، آيه 12) در باره بيعت زنان با پيامبر اکرم صلی الله عليه و آله وسلم است. که بعد از فتح مکه نازل شد و بيانگر نحوة بيعت زنان با پيامبر اسلام ميباشد.


